اپل چگونه ساعتسازان سوئیسی را با اپل واچ به زانو درآورد
پس از گذشت چهار سال از معرفی نخستینِ نسل از ساعت هوشمند اپل واچ، حال اپل در جایگاه نخست تولیدکنندگانِ ساعتهای مچی قرار دارد؛ اما این اتفاق چگونه رخ داده است؟
بر هیچکس پوشیده نیست که بسیاری از شناختهشدهترین برندهای ساعتهای مچی جهان در کشور سوئیس فعالیت میکنند. در حالی که عمومِ مردم تصور میکنند که استفاده از عبارت «ساختهشده در سوئیس» تاریخچهی طول و درازی دارد؛ اما بر خلاف انتظار، این عبارت در سالهای اخیر جایش را در ذهنها باز کرده است.
نخستین نسل ساعتهای قابلحمل که شباهت به ساعتهای مچی امروزی داشتند، در قرن ۱۶ میلادی توسط یک قفلساز آلمانی ساکن در شهر نورنبرگ ساخته شد. این محصولات جیبی که از آنها با نام ساعتهای جیبی نیز یاد میکنیم، با نمادهای خاصی مزین شده بودند. قیمت بالای آنها در آن دوره باعث میشد تا تنها طبقهی بالادست جامعه قادر به تهیهاش باشند. برای نزدیک به یک قرن، طراحی ساعتهای جیبی هیچ تغییری به خود ندید؛ تا اینکه بریتانیاییها دست به کار شدند و با نوآوریهای خود توانستند مفهوم امروزی ساعتسازی را تعریف کنند.
طرحهای مختلفی از انواع متفاوتِ ساعت و کرونومترها با فنرهای تعادل متنوع
خلق فنرِ تعادل، بخشِ تبدیل انرژی و اضافهشدن کرنومتر به ساعتها باعث شد تا بریتانیا به یکی از قابلِ احترامترین کشورهای سازندهی ساعت تا پایان قرن ۱۸ میلادی تبدیل شود. در آن زمان، ساعتهای بریتانیایی دقیقترین و شیکترین ساعتهایی بودند که افراد میتوانستند تهیه کنند؛ با این حال، یک ضعف عمده در این ساعتها وجود داشت؛ ضخامت بالای این نشانگرهای زمان، استفاده از آنها روی مچ دست را سخت میکرد.
آن دسته از افرادی که به شیکپوشی و راحتی البسهی خود اهمیت میدادند؛ استفاده از ساعتهای نازکتر و سبکتر را گزینهی عاقلانهتری میپنداشتند؛ از این رو، تمامِ ساعتسازان سراسر اروپا شروع به تحقیق برای ساخت ساعتهای نازکتر کردند. چالشهای ساعتسازانِ اولیه بهطرز چشمگیری چالشهای شرکتهای ساعتسازی امروزی را بیان میکند؛ چالش بر سر ساختِ فناوری کوچکتر و در عینحال قدرتمندتر!
در این میان، مهارت استادانهی ساعتسازی سوئیسی با نام آبراهام لوئیس بِرِگی باعث شد تا ساعتهایی خلق شوند که علاوهبر زیبایی، راحتی را برای استفادهکننده به ارمغان بیاورد. این ساعتساز محصولی را پدید آورد تا غولهای بزرگ ساعتسازی امروزی از آن بهعنوان منبع الهام خود استفاده کنند. اگر نمونههای بریتانیایی روی دقت نمایش زمان تأکید داشتند، ساعتهای سوئیسی به زیبایی آن توجه میکردند. دیری نپایید که سوئیس بهعنوان سرزمین ساعتهای باکیفیت خود را اذهان عمومی جای داد؛ در این میان IWC، Longines و رولکس از شناختهشدهترین برندهای این کشور بودند که به تولید ساعتهای مچی کرنومتردار میپرداختند.
پس از گذشت مدت زمانِ کوتاهی از این تصمیم، محصولاتِ فروختهشده با نشانِ Swiss Made تبدیل به پرفروشترین کالاها شدند؛ زیرا واژهی سوئیسی در اذهان خریداران، کیفیت و اصالت را تداعی میکرد.از اوایل قرن ۲۰ میلادی تا ۱۹۶۰، سوئیس بهعنوان مهد ساعتسازان به جایگاه دستنیافتنی رسیده بود و تصور رقابت با آنها به هیچ ذهنی خطور نمیکرد. با بالاگرفتنِ محبوبیت این ساعتها، سوئیسیها به فکر استفاده از یک نشان برای نمایش اصالت ساعتهایش افتادند؛ اما بهدلیلِ اینکه در آن زمان صفحهی اغلب ساعتها سطحِ کوچکی داشت، باید از عبارتهای بلند اجتناب میشد؛ همین مسئله زمینهساز شد تا عبارت «Swiss Made» (ساخت سوئیس) مورد استفادهی ساعتسازان سوئیسی قرار گیرد.
در نظرسنجیای که سال ۲۰۱۶ میلادی توسط دانشگاه St. Gallen صورت گرفت، ابعادِ جدیدی از تأثیرِ عبارتِ «ساخت سوئیس» در خرید یک محصول مشخص شد. طبق گفتهی شرکتکنندگان در این نظرسنجی، آنها برای خرید بین دو محصول که یکی ساخت سوئیس و دیگری کشور نامعلومی است، ترجیح میدهند تا دو برابر مبلغ بیشتری را برای نمونهی سوئیسی پرداخت کنند.
در این بین، حتی وبسایت دولتِ سوئیس نیز دربارهی این نماد اظهارنظر میکند:
عبارت Swiss Made فراتر از یک برچسبِ اصالتِ معمولی است. این عبارت به خریداران نشان میدهد که در حال خرید محصولی هستند که از کیفیت و اعتباری ممتاز برخوردار است.
بحران کوارتز و خطر برای سوئیسیها
در حالی که ساعتسازان سوئیسی همچنان از متدهای سنتی برای ساخت ساعتها خود استفاده میکردند، یک شرکت ژاپنی با نام سیکو از نخستین ساعت مچی مبتنیبر باتری خود در سال ۱۹۶۹ میلادی رونمایی کرد؛ این اتفاق باعث شد انقلاب جدید در عرصهی ساختِ ساعت بهوجود بیاید.
هزینهی پایینِ تولید این ساعتهای مچی باتریمحور باعث شد تا هزینهی کلی این ساعتها در بازارهای جهانی بهشدت افت کند؛ این امر باعث شد تا صنعت ساعتسازی سوئیسی آسیبی جدی ببیند و بیش از ۶۰ هزار شغل را از دست دهد. تا پایان سال ۱۹۸۲ بیشاز هزار تولیدکنندهی ساعت از عرصهی رقابت کنار کشیدند. پیامدهای زیانبار معرفی ساعت سیکو با نام کوارتز آسترون 35SQ در سال ۶۹ میلادی باعث شد تا عبارت جدیدی بین ساعتسازانِ سوئیسی شکل بگیرد؛ بحران کوارتز!
سوئیسیها برای پایان دادن به این بحرانِ خانمانسوز و بقا در این بازار پر هیاهو، باید به نوآوری و ابتکار روی میآورند.
در بحبوحهی این سالها، فردی با نام نیکولاس هایاک از طریقِ بازآفرینی ساعتهای سوئیسی، شرکتِ جدیدی را با نام سوآچ تأسیس کرد. شعارِ وی برای ساعتهایش «نوآوری، انگیزش، سرگرمکننده برای همیشه» بود.
تصویری از طراحی ساعتهای سوآچ در دههی ۸۰ میلادی
سوآچ برای طراحی ساعتهای خود از پلاستیکی بهره میگرفت که پیشتر سابقه نداشت. این اتفاق باعث شد تا این شرکت نسبت به دیگر رقبا در جایگاه کاملاً متفاوتی قرار گیرد؛ افزون بر این، سوآچ در ساعتهای خود نه به نمایشِ زمان، بلکه به زیبایی و جلوهی ساعت در دست مصرفکننده میاندیشید.
گذار از ساعتهای مچی پیچیده و پر زرقوبرق به محصولاتی با طراحی زیبا و ساده باعث شد تا ساعتهای مچی در سبک پوشش افراد موقعیت خاصی پیدا کنند. طولی نکشید که این طرز تفکر گسترش بیشتری پیدا کرد و شرکتهای بیشتری این استراتژی را برای تولید ساعتهای خود در پیش گرفتند.
ظهور ساعتهای هوشمند
ساعتهای هوشمند ابداً یک مفهومِ جدید و نوظهور محسوب نمیشوند. از زمان نمایش ساعت مچی سیکو تیوی که در یکی از فیلمهای جیمز باند شاهدِ آن بودیم، همهی ما آرزو داشتیم که روزی رؤیای ساعتهای هوشمندِ صفحهنمایشدار به حقیقت بدل شود. با این حال، تلاشهای اولیهی شرکتها برای تولید این محصولات بهدلیل استفاده از طراحی نامناسب و باتریهای ضعیف، همگی با شکست مواجه شدند.
این اتفاقات باعث شد تا مدتها شرکتهای فناوری به ایدهی ساخت ساعتهای هوشمند بهعنوان یک محصول شکستخورده نگاه کنند؛ تا اینکه در سال ۲۰۱۲ میلادی شخصی با نام اریک میشیوفسکی، کمپین جمعآوری سرمایهای را در کیکاستارتر برپا کرد؛ او در این کمپین، از هدفِ خود برای ساخت ساعت هوشمندِ همگام با گوشی هوشمند سخن گفته بود. در حالی که آنها در ابتدا هدف ۱۰۰ هزار دلاری برای آغاز فرآیندِ ساخت این دستگاه مشخص کرده بودند؛ اما استقبال عمومی بالا از ایدهی این ساعت هوشمند که با نام Pebble شناخته میشد، منجر به جمعآوری ۱۰ میلیون دلار شد. بهلطف عمر باتری خوب، توانایی همگامسازی با اندروید و iOS و تجربهی کاربری مناسب، Pebble توانست برای نخستینبار در زمینهی تولید ساعت هوشمند به مؤفقیت تجاری دست پیدا کند.
تصویری از ساعت هوشمند Pebble که توسط کمپین کیکاستارتر ساخته شد
متأسفانه طولی نکشید که بازیگری جدید و قدرتمند به صحنهی رقابت وارد شد و Pebble را خیلی زود از میدانِ رقابت بیرون کرد.
در اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی رسانههای فناوری مدعی شدند که شرکت پرآوازهی اپل قصد دارد توسط همکاری با ساعتسازانِ سوئیسی، ساعت اختصاصی خود را روانهی بازار کند. در آن زمان، مدیرعامل سوآچ، نیکولاس هایک در گفتگویی با رسانهها گفت:
ما هیچ دلیلِ قانعکنندهای برای واردشدن به هرگونه تواقفنامهی همکاری [در این زمینه] نمیبینیم.
هایک که پیشتر طعمِ شکست را توسط همکاری با مایکروسافت برای تولید ساعتِ هوشمند چشیده بود، آیندهی این دسته از محصولات را بهدلیل محدودیتهای فنی تاریک میدید.
درست یک هفته قبل از معرفی ساعتهوشمندِ اپل، جانی آیو، طراح ارشد اپل در گفتگویی با نیویورک تایمز، از بروز قریبالوقوعِ مشکلات برای سوئیسیها خبر داد؛ درست چند روز پس از این گفتگو، کاربران میتوانستند منظور جانی آیو را بهدرستی درک و لمس کنند.
در روز ۹ سپتامبر ۲۰۱۴ میلادی، درست پس از معرفی آیفون ۶، تیم کوک روی صحنه آمد و با بیان جملهی مشهور «One More Thing» جمعیتِ حاضر را غرق در شور و هیجان کرد؛ هیجانِ معرفی از یک دستگاهِ کاملاُ جدید! او در این روز بالأخره به انتظارها پایان داد و از ساعت هوشمند شرکتش با نام اپل واچ رونمایی کرد. در طی مراسم رونمایی، کوک از این دستگاه بهعنوان «فصل بعدی در داستان اپل» یاد کرد.
در آن زمان، بسیاری از صاحبنظران دیدگاههای ضد و نقیضی را دربارهی اپل واچ مطرح میکردند. ژان کلاد بیوِر، مدیرعامل شرکت Tag Heuer در اظهارنظری مشهور دربارهی این ساعتهوشمند گفت:
صادقانه بگویم؛ گویی این دستگاه توسط یک دانشجوی ترمِ یک طراحی شده است.
اما دیری نپایید که ژان کلاد و دیگر کسانی که عقیدهی مشترکی با او داشتند، مجبور به تجدیدِنظر در باورهایشان شدند.
بازخوردهای منتقدان باعث نشد تا اپل از برنامههای پیشگامانهی خود برای تولید این ساعتهوشمند دست بردارد. بهفاصلهی کمی پس از معرفی اپل واچ، این دستگاه توانست به جایگاه نخست ساعتهای هوشمند جهان از منظر فروش دست پیدا کند. پیشرفتِ تدریجی این دستگاه در طول سالیان گذشته باعث شد تا با معرفی نسل سوم اپل واچ، تیم کوک با غرور پا به صحنه بگذارد و قرارگیری اپل واچ در جایگاه نخستِ ساعتهای مچی جهان (اعم از کلاسیک و هوشمند) را به دنیا اعلام کند.
تیم کوک در جریان معرفی اپل واچ سری ۳
با این حال، امسال اپل واچ شرایطِ متفاوتی را نسبت به دورههای گذشته تجربه کرد. اهالی کوپرتینو در مراسم معرفی آیفونهای جدیدِ خود، معرفی اپل واچِ جدید را برای نخستینبار قبل از رونمایی از آیفونهای جدید انجام دادند؛ تغییری که میتواند جایگاه اپل واچ را در نظر مدیرانِ اپل بهوضوح بیان کند.
موردی که اپل واچ را از دیگر محصولات مشابه متمایز میکرد، تنها تعامل هماهنگِ نرمافزار و سختافزار نبوده؛ بلکه القای حس آشنای ساعتِ مچی از طریق این دستگاه کاملاً جدید بوده است. برخلاف ساعتهای هوشمندِ پیشین، اهالی کوپرتینو برای طراحی اپل واچ احترام به طراحی سنتی ساعتهای مچی را سرلوحهی کارِ خود قرار دادند؛ از این رو، کاربرانِ این دستگاه هنگامِ کار با آن احساسی آشنا داشتند.
اپل واچ سری ۴
با این حال نکتهی مهمی که در این بین وجود دارد، تفاوتِ طراحی اپل واچ نسبت به ساعتهای مچی سنتی است. در طول چهار سالِ گذشته، اپل سعی کرده بود تا با حفظ طراحی اپل واچ تا نسل سومِ این ساعت، سبکِ طراحی آن را در ذهن مخاطبان جای بیاندازد؛ از این رو، این شرکت در طول سه سال، تنها از یک طراحی برای نسلهای مختلف اپل واچ استفاده کرد.
با تمامی این اوصاف، اپل واچ، احترام به ساعتهای مچی سنتی را حفظ کرد. بسیاری از طراحان دیجیتال، استفاده از اجزای اضافی را در طراحی خود امری بیهوده میدانند؛ اما این سنت در بین ساعتسازان جایی ندارد. اگر به ساعتهای سنتی توجه کرده باشید، متوجه خواهید شد که ساعتسازان برای استفاده از اجزای جانبی در محصولاتِ خود نظیر زمانسنج، تقویم و... ابایی ندارند. در حالی که سوئیسیها از این اجزای اضافی برای نمایش استادکاری و کیفیت ساعتهایشان استفاده میکنند؛ اما این موضوع در ساعتهای هوشمند، جز نمایشِ اطلاعات مربوطه در زمان مناسب کاربردِ دیگری ندارد.
با نگاهی به واچفیسهای اپل واچ و اطلاعاتی که روی آن نمایش داده میشود، بهخوبی میتوان به این مسئله پی برد؛ آنها علاوهبر پایبندی به این اصل، یکی دیگر از اجزای اصلی ساعتهای مچی را نیز حفظ کردند. کوپرتینونشینها با حفظ Crown (دکمهی تغییرِ زمان در ساعتهای مچی) و تغییرِ نامِ آن به Digital Crown، کاربردِ آشنایی را به ساعتِ هوشمند خود اضافه کردند.
بهلطفِ استفاده از این اصولِ ساعتسازی، اهالی اپل مطمئن شدند که دستگاهِ جدیدشان علاوهبر القای نوآوری، حسِ آشنایی را نیز در ذهنِ کاربران تداعی میکند.
تغییری در ادراک
محصولاتِ جدید لزوماً برای جایگزینی نسخههای دیگر خلق نمیشوند. کسانی که خرید ساعتهای اتوماتیک را ترجیح میدهند، تنها یک اکسسوری ساده را برای سبک پوششِ خود انتخاب نمیکنند؛ بلکه بخشی از تاریخ را خریداری میکنند؛ همچنین آن دسته از کاربرانی که خرید ساعتهای هوشمند را مناسب میدانند، تنها بهدنبال صفحهنمایش باکیفیتتر برای نمایش زمان نیستند؛ بلکه قصد دارند زندگی سالمتری را برای خود فراهم کنند.
تصویری از نحوهی عملکرد ویژگی الکتروکاردیوگرام (پایش ضربان قلب)
استیو جابز، بنیانگذار فقید Apple، عمیقاً باور داشت که اپلیکیشن Phone روی گوشی آیفون که از آن برای تماس با مخاطبین استفاده میشود، ویژگی متمایزکنندهی این دستگاه خواهد بود؛ از این رو، این اپلیکیشن روی نخستینِ نسل آیفون بهگونهای طراحی شده بود که ماهیت تلفنبودنِ آیفون را به دارندهی گوشیهای اپل گوشزد کند. با این حال، با معرفی نسلهای بعدی آیفون، انتظارات کاربران از این دستگاه نیز به تناسب تکاملِ این دستگاه تفاوت کرد. اکنون در برههای قرار داریم که اپلیکیشن Phone روی گوشیهای آیفون تنها به یک بخش جانبی تبدیل شده و توجه کاربران به دیگر ویژگیهای این دستگاه معطوف است.
ساعتهای مچی آینده نه برای آراستگی پوشش، بلکه برای رصد دادههای سلامتی استفاده خواهند شد
درست به مانندِ کاری که سوآچ در انتهای دههی ۸۰ میلادی انجام داد، ساعتهای هوشمند نیز قصد دارند مفهوم یک ساعت را برای قرنِ جدید بازتعریف کنند. در حالی که بسیاری از کاربران از این دستگاهها برای اتصال بهتر با گوشیهای هوشمندِ خود استفاده میکنند؛ اما مصارفِ سلامتی این گجتها باعث میشوند زندگی سالمتری داشته باشید؛ به بیانِ دیگر، ساعتهای مچی آینده نه برای آراستگی پوشش، بلکه برای رصد دادههای سلامتی استفاده خواهند شد.
روند تکامل اپل واچ بهاندازهای تدریجی و کند بود که بسیاری از کاربران متوجه انقلابِ آن نشدند. اینکه بتوان صنعتِ کهنهکارِ ساعتسازی سوئیس را شکست داد، ابداً کارِ کوچکی نیست. کاری که اهالی کوپرتینو توانستند با اپل واچ انجام دهند، رؤیای ناممکنی بهنظر میرسید که با جسارتِ این شرکت امکانپذیر شد.
حال که نسل چهارم اپل واچ با امکانِ پایش ضربانِ قلب و نمایش آن در قالب نوار قلب معرفی شده، میتوان برای محصولاتِ آتی در این دستهبندی آماده شد؛ محصولاتی که هیجان بیشتری را به خونِ کاربران تزریق خواهند کرد.
نگاهی به آینده
در طول سالهای گذشته، ساعتهای مچی یکی از افزونههای پوششی افراد بودهاند. حال بهلطف ظهور ساعتهای هوشمند و توان بالایی که این دستگاهها بهواسطهی فناوری در اختیار ما قرار میدهند، باید اذعان کرد که اکنون در خط مقدم عصرِ جدیدی از رایانش شخصی قرار داریم.
امروزه فناوری، تنها مورداستفاده قرار نمیگیرد؛ بلکه پوشیده میشود. این تغییر در طرز تفکرِ کاربران منجر به ایجاد دگرگونی در تجارب افراد خواهد شد. اکنون، خواه عرضهی اپل واچ را بحرانی شدیدتر از بحران کوارتز برای صنعت ساعتسازی تصور کنید یا خیر، تاریخ به ما آموخته که مؤفقیتهای گذشته در پیشبینی حوادث آینده بسیار بد عمل میکنند.
دسته: خبر ,